سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

رفتیم جبهه های جنوب، هرجا می رفتم راوی ها می گفتن رزمنده های ما از مرزهای ما دفاع کردند، حتی نگذاشتند یک وجب از خاک را دست دشمن بدهند و طوری تعریف میکردند که علت اصلی ان همه مجاهدت ها و رشادت ها و از خود گذشتگی ها را دفاع از مرزهای ایران می دانستند. (البته من منکر این قضیه نیستم اما...)
... حالم به هم خورد از این همه ادعا، کدام کشک؟! کدام بادمجان؟!
شما بین دو کلمه ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی کدام را انتخاب میکنید؟ آن کس که مسلمان واقعی باشد گزینه دوم را بر می گزیند، یعنی مسلمان ایرانی، بله ...، قبل از این که شما ایرانی باشید مسلمان هستیدو قبل از انکه به ایرانی بودن خود افتخار کنید باید به مسلمان بودن خود افتخار کنید. موقع پیروزی انقلاب اسلامی مردم می گفتند که پیروزی ایران را تبریک میگوییم، امام سریع خط قرمزی روی حرفشان کشید و گفت :" بگویید اسلام پیروز شد نه ایران!!!"
در طول سفر که راویان می گفتند شما مهمانان خاص هستید، از هر کاروانی شهدا این طور استقبال نمی کنند، هر وقت باد بیاید یعنی شما خاص هستید که اینطور به شما عنایت شده، یکی از همسفران وقتی این حرف را شنید گفت:"نمیدونم چرا هر وقت ما میایم میشیم مهمان خاص!!!"
یک لحظه خودتان را جای کسی بگذارید که اصلا به این چیزها معتقد نیست، چه حالی به شما دست می دهد، جز تمسخر کردن، چرا با گفتن این حرفها قضیه را اینقدر کم اهمیت نشان دهیم، لزوم گفتن این حرفها چیست؟!
راوی دیگر مدام بین حرف هایش می گفت:" آی شهدا، شرمنده ایم ازاین همه گناه! آی شهدا شما چیکار کردید که به این جا رسیدید و ما جاموندیم.. ! مدام آی شهدا آی شهدا راه انداخته بود... .
اصلا مقصود روایت گران ما ازبکار بردن این حرف ها را نمی فهمم، واقعا که چه؟! این که ما گناه کاریم و یا رسم مردانگی را نمیدانیم که دیگر جار زدن ندارد که مدام بگویم آی شهدا فلان...، مثلا می خواهیم اشک طرف را در بیاوریم؟!که چه شود...
شهدای ما مظلوم شدند... آنها رفتند و برای حفظ مرزهای اسلام جانشان را فدا کردند..آخرش چه شد؟! روایت گرانی قرار میدهند که فقط این حرفهای روزمره و ... می زنند. چرا نیاییم و از واقعیت های جبهه ها تعریف کنیم و  بگویم که چه شد و برای چه اینطور شد...
مگر واقعه کربلا چیست که هر وقت مردم اسم امام حسین و کربلا را می شنوند و کلمه "مصائب زینب " به گوششان می خورد ان کس که دارای معرفت باشد اشک امانش نمیدهد.
چرا برای شهدای این دفاع این طور عمل نکنیم، که مردم عمق فاجعه را درک کنند؟!
باور کنید با آی شهدا، آی شهدا گفتن کار به جایی نمیرسد و نخواهد رسید...
خیلی دوست داشتم وقتی آنجا بودم، حداقل برای بچه های خودمان چند موضوع را کاملا روشن می کردم ولی حیف و صد حیف که...
پینوشت..........................
... بین سفر خبری به گوشم رسید که کل سفر را به کامم تلخ کرد، قلبم درد گرفت... خیلی از شهدا گله کردم که چرا؟! ببخشید از شهدا نه، از خودم و امثال خودم...در کل سفرم به اطرافیانم حسودیم میشد، از خوشحالیشان ، از خنده های بر لبشان، ای کاش میشد من هم بی خیال باشم و مستانه قهقه بزنم...



  • کلمات کلیدی : اجتماعی، شخصی
  • نوشته شده در  چهارشنبه 87/12/28ساعت  3:43 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کفر نعمت از کفت بیرون کند
    ولع سیاسیون
    رهبر چگونه باشد خوب است؟
    سکوت جمهوری اسلامی جهت دار است
    زخمی تر از مسیح!
    منتظری تیر در کمان بود
    و باز هم
    از امروز تا دیروز
    غدیر راست بود یا دروغ؟
    سهم ما در نسل کشی صعده
    موسوینگ، سبزینگ، فیلترینگ
    از همون بچگی مخم کار میکرد
    دزدان عمامه به سر
    نذورات برای نیمه شعبان
    [عناوین آرشیوشده]
     
     
    \ >
     
    \