سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

خاک بر سر ما کنند ، خاک بر سر ما کنند وقتی از خانمی که تازه مسلمان شده‏ می پرسیم ، حجاب چیست؟ و او در پاسخ می گوید : تاج سرمن .

چطور او که هنوز 2 هفته ای از ایمان آوردنش به اسلام نمی گذرد می گوید: تاج سرم ولی مای بدبخت و فلک زده می گوییم ، محدودیت ، نقض آزادی زن ، دست و پاگیر و تحت تأثیر اعتقادات بیگانگان قرار می گیریم و سرمان را بالاتر از همه قرار می دهیم و با افتخارمی گوییم : من قائل به فیمینیسم هستم .

واقعاً خاک بر سر ما و امثال ما کنند که هنوز جایگاه خود را چه در میان خانواده و چه در میان اجتماع نشناخته ایم . واقعاً خاک بر سر ما و امثال ما کنند که دیگران در راه مستقیم از ما پیشی می گیرند ولی ما هنوز بر سر دو راهی سرگردانیم و هنوز بر اعتقادات خود پایبند نیستیم و ادعای مسلمان بودن را نیز می کنیم . و خنده دارتر اینکه منتظر ظهور آقا ولی العصر نیز هستیم.

چرا نمی توانیم به خودمان بقبولانیم که حجاب محدودیت نیست ، حجاب نقض حقوق زن نیست ، حجاب دست و پا گیر نیست ، بلکه حجاب ارزش است، حجاب صندوق جواهرات شخصی من است که من زیبایی های خود را در آن پنهان می کنم و      نمی گذارم کسی چشمش به آن بیافتد و چشم گیرش شود.

مگر نه این است که وقتی کالایی تازه به بازار می آید و کمیاب است ، هنگامی که آن کالا را تهیه می کنیم در نگهداری آن کوشا هستیم و نمی گذاریم کسی به آن دست بزند که مبادا خراب شود و لی اگر همان کالا آن چنان تکثیر و تولید شود که در دست همگان باشد ، دیگر نیازی به نگهداری آن کالا نمی بینیم چون در دست همه است و اگر اتفاقی برایش افتاد دوباره تهیه می کنیم .

این رمز از هم نپاشیده شدن خانواده است . وقتی مرد بداند فقط در خان? خودش ، و کنار همسر خودش است که می تواند غریزه جنسی خود را ارضاء کند ، سعی در تحکیم خانواده خود دارد . ولی اگر بداند این نشد و دیگری ، و آنقدر زنان هرزه هستند که بخواهند بدون هیچ نارضایتی در اختیارش قرار بگیرد دیگر دلیلی برای تشکیل خانواده و حفظ خانواده اش ندارد .

پس زنان برای حفظ زندگی خودشان هم که شده باید سعی کنند مانند آن کالای کمیاب باشند و خود را و زیبایی های خود را فقط برای همسر خود نمایان کنند .

در این رابطه خاطره ای از پدرم نقل می کنم : ایشان می گویند در زمان شاه که بی بندو باری به اوج خود رسیده بود ، همراه مادرت به زیارت حضرت معصومه رفتیم ، در راه بازگشت یکی از عمّال شاهنشاهی همراه همسرش که کاملا بی حجاب بود ، من و مادرت را دید و با حالت تمسخری گفت : حاج آقا چرا خانمت را اذیت می کنی و نمی گذاری آزاد باشد.من هم در جوابش کم نیآوردم و با اشاره به ماشینی که در گوشه ای از خیابان پارک و روی آن چادری کشیده شده بود گفتم : چرا صاحب این ماشین روی ماشینش چادر کشیده و از آن خوب نگهداری می کند ولی به ماشینهای عمومی هیچ توجه ای ندارند . او هم سریع پاسخ داد : خوب معلوم است چون این ماشین شخصی است و صاحب آن در نگهداری آن دقت زیادی دارد ولی آن اتوبوس ها برای حمل و نقل عمومی است . ومن هم بلافاصله گفتم : احسنت ، خانم من مثل ماشین شخصی من است نه مثل اتوبوس های عمومی که همه از آن استفاده می کنند . این را گفتم و سریع از آنجا دور شدم . هفت? بعد ایشان و خانمش را در خیابان دیدم در حالی که پوشش مناسبی برای همسرش تهیه کرده بود ، و من از این موضوع خیلی خرسند شدم.

پس بانوان گرامی اگر قانون به حجاب زنان در ایران دقت زیادی دارد فقط بخاطر خودمان است ، فقط بخاطر این است که از گسترش فساد در جامعه جلوگیری کند و نظام خانواده ها تحکیم یابد، نه بخاطر این که به زنان توجهی نداشته باشند ... .



  • کلمات کلیدی : مسائل روز
  • نوشته شده در  شنبه 87/1/10ساعت  5:15 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کفر نعمت از کفت بیرون کند
    ولع سیاسیون
    رهبر چگونه باشد خوب است؟
    سکوت جمهوری اسلامی جهت دار است
    زخمی تر از مسیح!
    منتظری تیر در کمان بود
    و باز هم
    از امروز تا دیروز
    غدیر راست بود یا دروغ؟
    سهم ما در نسل کشی صعده
    موسوینگ، سبزینگ، فیلترینگ
    از همون بچگی مخم کار میکرد
    دزدان عمامه به سر
    نذورات برای نیمه شعبان
    [عناوین آرشیوشده]
     
     
    \ >
     
    \