بر احوال خودت متاسف باش. اين همان مدينه فاضله اي بود كه رهبرت نقاشي اش ميكرد. الان نقاشي به پايان رسيده است خسته نباشي رهبرم. حق سنگينن خون دامنگير و نابودي طاغوتيان و عواملش نزديك است.
اولين آزادشدگان بازداشتي با بدنهاي كبود و آثار جراحت و ضرب و شتم شديد كه در موارد زيادي منجر به آسيبهاي جبران ناپذير جسمي هم شده بود به ميان خانوادههاي خود باز گشتند. آنها كه در طول بازداشت خود مورد هتاكي و فحاشي هم واقع شده بودند و از جمله با كتك و شلاق در صفهاي منظم حتي مجبور به فحاشي به خود و ناموس خود نيز ميشدند و يا روي بدن آنها بنزين ريخته و ساعتها در هواي گرم تابستاني در زير آفتاب نگه ميداشتند يا مجبور به ليس زدن كاسه توالت كلانتري شدهاند در زمان بازگشت نزد خانواده خود حامل اين پيام نيز بودند كه در صورت پي گيري قانوني اين ماجراها حساب آنها با كرام الكاتبين خواهد بود.
تو اگر شرف داري در برابر اين جنايات سكوت نكن. اگر شنيندي و فرياد نكشيدي مطمئن باش روزي كساني خواهند آمد و با تو يا با نسلت چنين خواهند كرد.
-------------------------------------------------------------------------
ترانه موسوي، دختر جواني که در تجمع مسجد قبا توسط نيروھاي لباس شخصي و بسيجي بازداشت شده بود پس از چندھفته بي خبري سرانجام پيدا شد. از ترانه جز جسد سوختھ هاي در حوالي قزوين چيزي باقي نمانده است و نيروي انتظامي خانواده او را با تھديد و ارعاب وادار بھ سکوت کرده اند.ترانه موسوي آخرين بار بنا بر شھادت چند بازداشتي ديگر، آخرين بار در مقر پايگاه بسيج در حين بازجويي ديده شده است. نيروي بسيجي پس از آن اين دختر جوان را از ديگر بازداشتيان جدا کردند و به او تجاوز جنسي کردند. ترانه موسوي چندين بار و توسط چندين بسيجي به وحشيانه ترين شکل ممکن مورد تجاوز قرار گرفت.بر اثر شدت جراحات وارده به رحم و مھبل بيھوش شد. بسيجيان که ديدند کار به جاي باريک کشيده است بدن نيمه جان او را بهبيمارستان امام خميني کرج بردند به اين اميد که پارگي رحم و مھبل و مقعد او را به سانحه تصادف رانندگي نسبت دھند. دربيمارستان اما با معاينه پزشک معلوم مي شود که علت جراحات وارده نه سانحه تصادف بلک تجاوز جنسي بوده است. نيروھايبسيجي که به شدت سراسيمه و نگران شده بودند با مشورت و ھماھنگي مقامات بالاتر خود پيکر نيمه جان و بيھوش ترانه را از بيمارستان خارج مي کنند و به کليه پرسنل بيمارستان دستور اکيد مي دھند در اين باره سکوت کنند و با احدي صحبت نکنند. پرستاري که نمي خواھد نامش فاش شود اما ترانھ موسوي را بشناسايي مي کند. نيروھاي بسيجي او را به يکي از بيابانھاي خلوت اطراف قزوين مي برند. در ھمان حال که بي ھوش بوده مجدد بھ او تجاوز ميکنند و بعد بر روي تن نيمه جانش بنزين ريخته و او را به آتش مي کشند. به اميد اينکه کليه آثار و نشانھ ھاي تجاوز را از بينببرند.