• وبلاگ : صور اسرافيل
  • يادداشت : نذورات براي نيمه شعبان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رئوف 

    بر احوال خودت متاسف باش. اين همان مدينه فاضله اي بود كه رهبرت نقاشي اش ميكرد. الان نقاشي به پايان رسيده است خسته نباشي رهبرم. حق سنگينن خون دامنگير و نابودي طاغوتيان و عواملش نزديك است.

    اولين آزادشدگان بازداشتي با بدن‌هاي كبود و آثار جراحت و ضرب و شتم شديد كه در موارد زيادي منجر به آسيب‌هاي جبران ناپذير جسمي هم شده بود به ميان خانواده‌هاي خود باز گشتند. آنها كه در طول بازداشت خود مورد هتاكي و فحاشي هم واقع شده بودند و از جمله با كتك و شلاق در صف‌هاي منظم حتي مجبور به فحاشي به خود و ناموس خود نيز مي‌شدند و يا روي بدن آنها بنزين ريخته و ساعت‌ها در هواي گرم تابستاني در زير آفتاب نگه مي‌داشتند يا مجبور به ليس زدن كاسه توالت كلانتري شده‌اند در زمان بازگشت نزد خانواده خود حامل اين پيام نيز بودند كه در صورت پي گيري قانوني اين ماجراها حساب آنها با كرام الكاتبين خواهد بود.

    پاسخ

    چقدر کم! مجازاتشون فقط همين بود؟!
    + رئوف 

    تو اگر شرف داري در برابر اين جنايات سكوت نكن. اگر شنيندي و فرياد نكشيدي مطمئن باش روزي كساني خواهند آمد و با تو يا با نسلت چنين خواهند كرد.

    -------------------------------------------------------------------------

    ترانه موسوي، دختر جواني که در تجمع مسجد قبا توسط نيروھاي لباس شخصي و بسيجي بازداشت شده بود پس از چند
    ھفته بي خبري سرانجام پيدا شد. از ترانه جز جسد سوختھ هاي در حوالي قزوين چيزي باقي نمانده است و نيروي انتظامي خانواده او را با تھديد و ارعاب وادار بھ سکوت کرده اند.
    ترانه موسوي آخرين بار بنا بر شھادت چند بازداشتي ديگر، آخرين بار در مقر پايگاه بسيج در حين بازجويي ديده شده است. نيروي بسيجي پس از آن اين دختر جوان را از ديگر بازداشتيان جدا کردند و به
    او تجاوز جنسي کردند. ترانه موسوي چندين بار و توسط چندين بسيجي به وحشيانه ترين شکل ممکن مورد تجاوز قرار گرفت.
    بر اثر شدت جراحات وارده به رحم و مھبل بيھوش شد. بسيجيان که ديدند کار به جاي باريک کشيده است بدن نيمه جان او را به
    بيمارستان امام خميني کرج بردند به اين اميد که پارگي رحم و مھبل و مقعد او را به سانحه تصادف رانندگي نسبت دھند. در
    بيمارستان اما با معاينه پزشک معلوم مي شود که علت جراحات وارده نه سانحه تصادف بلک تجاوز جنسي بوده است. نيروھاي
    بسيجي که به شدت سراسيمه و نگران شده بودند با مشورت و ھماھنگي مقامات بالاتر خود پيکر نيمه جان و بيھوش ترانه را از بيمارستان خارج مي کنند و به کليه پرسنل بيمارستان دستور اکيد مي دھند در اين باره سکوت کنند و با احدي صحبت نکنند. پرستاري که نمي خواھد نامش فاش شود اما ترانھ موسوي را بشناسايي مي کند. نيروھاي بسيجي او را به يکي از بيابانھاي خلوت اطراف قزوين مي برند. در ھمان حال که بي ھوش بوده مجدد بھ او تجاوز مي
    کنند و بعد بر روي تن نيمه جانش بنزين ريخته و او را به آتش مي کشند. به اميد اينکه کليه آثار و نشانھ ھاي تجاوز را از بين
    ببرند.

    پاسخ

    اين نوع کامنت ها مثل ويروس مي مونند که در حال پخش در بين سايبر ها هستند... متاسفم
    + يک طلبه 
    بسمه تعالي
    هم سعي کودکانه آن کودک و هم تحليل عوامانه شما جالب بود.
    اصل سعي و خرج در مسير ترويج مهدويت ضروري است ؛ اما کاش آقا منتظران واقعي تر و عاقل تري از ما داشت....
    پاسخ

    ببخشيد اقاي يک طلبه، ولي من اصلا تحليلي نکردم!