اول: امثال شما مدام ميگن نقد نقد نقد، ولي چي؟ بگيد خوب! نقدتون چيه؟! منم نقد دارم، انتقاد دارم، حرف دارم، به مسائل فرهنگي کشور، به برخي عملکردهاي اقتصادي، به صدا و سيما، به قوانين سياسي که کشور براي خودش در نظر گرفته و به خيلي چيزهاي ديگه... ولي ادم خوب، رسانه اي که زير دست خود همين کشور اداره ميشه که نمياد خودش رو نقد کنه که! روزنامه ها هم که نميدونم يا شما نخونديد يا متوجه قضيه نشديد، همه شون هر حرفي که بخوان مي زنن، ولي کافيه که توهين به کسي بشه و بدون مدرک تهمتي به قشر خاصي زده بشه باهاشون برخورد ميکنن، چون رسانه ها يک قوانين تعريف شده اي براي خودشون دارند، شما براي من يک رونامه مثال بزن که غير از اين ها چيزي گفته باشه و به صرف نقد و نظر باهاش برخورد کرده باشن! دوم : اگر اون بسيجي بي دليل باتون زده توي سر کسي يا پليسي تخلفي کرده باهاش برخورد شده، و ناگفته نمونه که اگر تو بسيجي ديدي که باتوم زده به سر کسي يا هر کار خلاف ديگه، منم بسيجي رو ديدم که انداختنش توي جوب و اتيشش زدن، منم مردي رو ديدم که جلوي زن بچه اش تا حد مرگ کتک خورد، منم مادر و دختري رو ديدم که به ضرب گلوله به دست همين اغتشاش گران کشته شد، منم پليسي ديدم که زير دست پاي همين اغتشاش گران له شد، گفتن و شنيدن اين حرفها فايده اي نداره، اون سوالي هم که در مورد نقد کردن رهبري پرسيدي، توي قانون اساسي تماما اومده، اين اگر رهبري فلان تخلف رو کرد و يا فلان کار رو انجام داد چطوري باهاش برخورد بشه، من الان قانون اساسي جلوي دستم نيست که خط بخطش رو برات بنويسم...سوم: نمونه ي بارزش تشبيه کردن مردم به دلفين بود که وقتي دنبال ماشين ريس جمهور توي سفرهاي استاني اش مي کرد نوشته بود، اين روزنامه يعني اينقدر شعور ندارد که ريس جمهور اينقدر بايد شخصيتش را نگه داشت که لااقل قداست رياست جمهوري(نه شخص اقاي احمدي نژاد) ريخته نشود! و خيلي هاي ديگر...چهارم: تو توي زمان شاه دم از چه قانوني مي زني؟! اصلا اون زمان قانوني وجود نداشت ، وقتي شاه کاپيتالاسيوني رو تاييد ميکنه در اون حتي سگ امريکايي شرف داره به يک شهروند ايراني، به نظر تو اينجا امام بايد مي رفت مي گفت اقاي شاه اين کار شما اشتباه است؟! واقعا خنده داره، يا وقتي که زنان مردم و ناموس کشور رو کشف حجاب کردند بايد مي رفتيم به اقاي شاه چي مي گفتيم؟! اون زمان شاه فقط يک مهره بود براي رسيدن به مقاصد امريکاييان، خودت هم مي دوني که چطور وقتي يکي از مهره هاش نميتونست کاري بکنه سريع بر کنار ميشد و يا سر همين قضيه رضا خان که با يک کودتا راحت بر کنارش کردن! اين قياس شما باز هم اشتباه بود که اين زمان رو با زمان شاه مقايسه مي کنيدپنجم: خيلي راحت ميشه اثبات کرد، قياس شما مثل قياس کسي مي مونه که بگه، در باز است ، باز پرنده است، پس در پرنده است، يا مثل کسي که بگويد ديوار موش دارد، موش هم گوش دارد، پس ديوار هم گوش دارد، شما چون به اين مباحث اشنا نيستيد درکشان کمي سخت است... در آخر متذکر مي شوم که، تمام اين سر و صداهاييکه به راه مي اندازيم، فقط به خاطر اين است که يا به قوانين آشنايي نداريم و مجراي قانوني ان را نمي شناسيم و يا نمي خواهيم که اشنا شويم و هر کاري دلمان خواست بکنيم...