سلام عليكم.
ببينيد حالا كه هر دو طرف دم از وحدت ميزنند به اينجا رسيده ايم اگر حرف وحدت نميزديم چه ميشد؟
سلام همکار! بسم الله ميگي؟خبرم كن
سلام.
«واقعا در هفته ي وحدت ، چه چيزي را ميخواهيم اثبات کنيم؟!»
درست است كه اين وحدت آنطور كه بايد و شايد به وجود نيامده است اما همه ي تلاش ما در هفته ي وحدت بر اين است كه اين وحدت را به وجود بياوريم. آنچه مسلم است دشمنان اسلام از افتراق مسلمانان خوشحال خواهند شد نه از وحدت آن ها.
ضمن اينكه به طور قطع منظور ما از وحدت بين مسلمانان برگزاري چند نشست سياسي مثل كنفرانس اسلامي نيست كه اكثر دولت هاي شركت كننده در آن ها وابسته به غرب هستند. بلكه منظور وحدت ميان آحاد امت اسلامي است كه اگر روزي حاصل شود(كمااينكه خوشبختانه از اين جهت روز بروز رو به پيشرفت است) هيچ قدرتي جلودار آن نخواهد بود.
امروز در نظريه هاي سياسي اثبات شده است كه ديگر اين قدرت نظامي و يا اقتصادي نيست كه تعيين كننده است. بلكه نيروي ملت ها و مردم است كه برگ برنده ي قدرت است. به همين جهت است كه مي بينيم امروز روند تغيير حاكميت در كشور نه با كودتا و حمله ي نظامي و نه با شكست و تحريم اقتصادي كه با برانگيختن مردم و به صورت نرم انجام مي شود. انقلاب هاي رنگين اتفاق افتاده در برخي كشور هاي بلوك شرق سابق نمايانگر همين مطلب است.
بسم الله و سلام
شما يه مقدار پراكنده مي نويسيد
اگر چند بار مطلب رو بخونيد متوجه مي شيد من چي مي گم
اگه من ايراد مي گيرم به خاطر اين نيست كه به وبلاگ شما از بالا نگاه مي كنم بلكه مي خوام نقص نوشته هاي وبلاگ نويس هاي شيعي برطرف بشه.
گويا،روان و بي طرف بنويسيد تا مطالبتان در ذهن ماندني تر باشد
خلاصه بخشيد........
من هم منتظر انتقادهاي اساسي شما و ديگران در وبلاگم هستم و خوشحال مي شم اگه نقد اساسي كنيد گرچه من خيلي خوب نمي نويسم
يا علي
سلام، آن کشورهائي که نام برديد، در هيچ تاريخي اسلام بر آنجا حکومت نکرده، اگر هم بوده ظاهري بوده، مثل پاکستان امروز، که مي گويند، چرا شيعيان اعتراض دارند، با اينکه در اقليت هستند بازهم رئيس جمهور، نخست وزير و بسياري ديگر شيعه مي باشند، اما کدامين شيعه... فقط يک نام...
اما بگذار از ايران بگويم، کشور که امروز سي ساله مي شود، چرا و چرا... چرا بعداز مدتي بر سياست هاي اشتباه پي ميبرند، مگر نمي شود از آغاز درست فکر کرد، زماني که، جنگ هاي داخلي افغانستان و کشورهاي ديگر را زير و رو مي کرد، حمايت هاي گوناگون از گروه هاي مختلف اسلامي باعث هرج و مرج بيشتر مي گرديد و نيروي آنان را در مقابل کفر تحيليل مي داد... چرا...
(براي مصاحبه با مجاهدين افغان به يکي از مناطق دور افتاده رفتم، گزارش مفصلي گرفتم، در بخشي از آن سوال کردم، آيا ايران در قبال شيعيان در افغانستان کوتاهي کرده يا نه؟ او که سالهاي سال در گروه هاي شيعي افغانستان بر عليه کمونيست و بعد هم با مسلمانان افراطي"طالبان" جنگيده بود، گفت؛ سوالم اينست که چرا ايران در يک سال و در آن واحد از گروهي شيعه حمايت مي کرد که آنان نيز با گروه هاي ديگر شيعه هم نظر نبودند و حتي با ديگر گروه هاي شيعه به جنگ مي پرداختند! آيا نمي شد سياست را طوري قرار داد که در عين حمايت از گروهي خاص به ديگر گروه هاي شيعي ضربه وارد نشود!) گفتم امکان ندارد!؟ مدارکي ارائه شد که ثابت مي کرد ايران به تمامي گروه هاي شيعي در داخل افغانستان اعلام کرده بود که بايد متحد شوند و بر اساس سياست ما عمل کنند، اکثر گروه هاي شيعي متحد شدند و ايران نيز با حمايت هاي کامل خود از لحاظ تسليحات و اقتصاد به کمکشان شتافت، اما ديگر گروه هاي شيعي که تابع اين نظر نبودند با بي مهري و قطع همکاري مواجه شدند، و حتي در برخي موارد گروه متحده شيعي بر عليه ديگر گروه هاي کوچک شيعي جنگيدند و همديگر را کشتند... فقط به دليل اينکه چرا به دستور ما عمل نکرديد...)
صحبت ها به دارازا کشيده شد، ببخشيد، در فرصتي ديگر به کشورهاي افريقائي و ديگر همسايگان ايران مي پردازيم، انشاءالله... اما آن چيزي که کاملا ثابت شده، برخي سياست هاي غلط مي باشد، مثل سياست ايران در قبال چچن! که بخاطر مصالح انرژي هسته اي نميتوان از آنان و مظلوميت هايشان در روسيه حمايت کرد، و يا ...
و من الله التوفيق