فرد اول: رهبر من شخص ست مهربان، کسی که جز خوبی از او نمی بینی، حتی با دشمنانش انقدر با لطافت و مهربانی برخورد میکند که حس حسادت به تو دست می دهد، همه به او نزدیک می شوند، دوست و دشمن فرقی نمیکند، ولی کسی از نیت درونیشان با خبر نیست، نمیدانم ان کسی که دشمن قسم خورده کشور من است آیا با نیت پاک به ما نزدیک شده یا ...؟!
بخاطر اینکه دل هر دو طرف را به دست بیاورد سعی میکند موضع خودش را مشخص نکند تا باعث دلسردی افراد مقابلش نشود.
فرد دوم: رهبر من شخصی بسیار جسور و خشن، کسی که هیچ کس جرات حرف زدن در مقابل او را ندارد، حرف حرف اوست، خلافش حرفی بشنود سر به نیست می کند، انقدر ابهت دارد که مابقی حکومت ها به او بله قربان می گویند، برای خودش سری در سرها بلند کرده و با آمدن اسمش همه حساب کار دستشان می آید.
فرد سوم: رهبر من شخصی ست مهربان، دلسوزی و محبت در صورت و عملش موج میزند، ولی همیشه در مقابل همه اینطور نیست، اگر می دید کسی خلاف اصول خداوند و اعتقاداتش سخنی می گوید با او کنار نمی آید و طردش میکند، به همان نسبت که دوست و خواستار دارد به همان نسبت و شاید هم بیشتر دشمن.
در راه خدا ملاحظه کسی را نمی کرد و اگر هم میکرد فقط بخاطر خدا.
طرفداران و اطرافیانش به عشق و محبت اش سعی میکنند خلاف حرف و گفته های او کاری انجام ندهند، و از آن طرف مخالفانش میخواهند سر به تنش نباشد. چرا؟ چون با آنها کنار نیامده، چون نخواسته زیر حرفهای و خواسته های نامشروع آنها برود، چون نخواست به خاطر جذب نظر اقلیت، نظر اکثریت را زیر پا بگذارد. و با قاطیعت جلویشان ایستاد. طردشان کرد و از این هم باکی ندارد که ناراحت شوند یا ... .
دوست داشتید رهبرتان مثل کدامیک از این سه دست باشد؟
نوشته شده در چهارشنبه 88/10/16ساعت 10:21 عصر  توسط صور اسرافیل
نظرات دیگران()