توجه داشته باشید ما در قرن بیست و یکم قرار گرفته ایم . در عصر آزادی و علم هستیم و نه در عصر جهل و ظلم. در عصری که زندگی انسانها ازهمه جهات پیشرفت داشته ، چه از لحاظ علمی، صنعت، فرهنگ، اقتصاد و ...
این حقائق را دولت سعودی نادیده گرفته ، و می خواهد مردم همانند صحرانشینان زندگی کنند .
جای تعجب اینجاست که سعودیها یی که قبلا در صحرا مانند صحرا نشینان فعلی سوار شتر می شدند و از شیر، پشم و پوستش استفاده می کردند و در میان چادرهای خود روی خاک می نشستند و به هزاران عذاب گرفتار بودند ، هم اکنون زندگی آنان عوض شده و به صورت فعلی درآمد و اموال آنان فراوان شد و در قصرهای هزارو یک شب زندگی می کنند و در لذتها غرق شده اند .
خلاصه زندگی انان هیچ ربطی با زندگی سابق ندارد. اینها همه خوشگذرانی جسمی بود .
اما از نظر ترقی عقل و اخلاق، مردمداری و معاشرت با طوائف مختلف و نژادهای متفاوت روحیه عصر بیابانگردی و جهالت را از دست نداده اند و بدون تغییر و تبدیل در فکر زدن ریشه های مفاسد و تزریق افکار جدید بسر می برند .
با این بیان یک مطلب آشکار می گردد و آن نبود نظم بین مادیت و معنویت کشور سعودی است .
زیرا باید یا صحرا و شتر باشد و یا تمدن زندگی و فکر ، چون جدا نمودن بین تمدن فکری و تمدن زندگی تناقض است . از ادله زیر روشن می شود که با آنکه سعودی ها جسمشان در شرکتهای صنعتی شان موجود است ولی افکارشان درهمان بیابان های سوزان زندگی می کند .
پس جای تعجب نیست که در این کشور:
1-گواهی شیعه بضرر دیگری قبول نمیشود، ولی شهادت بر ضرر او همه کس پذیرفته می شود، یعنی شیعه غرامت را می پردازد، ولی منفعت نمی برد.
سزاوار است این حدیث را نقل کنم "ان الله سبحانه ابی الا ان لا یقبل لا ولیائه شهاده فی دوله الظالمین" خدا چنین قرار داده که شهادت دوستانش در دستگاه ظالمین به هیچ وجهی پذیرفته نشد.
2- قاضی قانونی سنی در سعودی مانند سایر قضات قانونی دارای دادگاه و حقوق و فرش و وسائل تحریر است ، ولی قاضی قانونی شیعه ، نه دادگاه دارد نه حقوق و نه فرش و نه وسائل تحریر فقط نامی از قاضی برای او مانده است در صورتی که در کویت ، بحرین ، عراق و لبنان ، قاضی های سنی و شیعه از جهت حقوق و سایر مزایا مساوی هستند. باید این عمل سعودی را از روی تعصب و غرض و همو فکر صحرائی تصحیحی کنیم.
3 - حکومت سعودی بهترین کاری که انجام می دهد احترام گذاشتن مساجد و قبرستان ها و تعمیر و حفاظت آنها است و در این راه پولهای فراوانی خرج می کند ولی این عمل مخصوص به مساجد سنی هاست و مسجد و قبرستانهای شیعیان از این پول محروم است و بدون تردید مسجد و قبرستان برای خدا و قرآن و اسلام است . ای کاش حداقل کمک که نمی کرد لا اقل، ساکت می شد و قبرستانهای شیعیان را مانند قبرستان بقیع خراب نمی کرد .
4 – حکومت سعودی از بیشتر کتابهایی که تألیف شده و یا شیعیان تألیف کرده اند جلو گیری می کند در صورتی که در این کتاب ها مطالب دینی و تاریخی و ادب و فلسفه و امثال آن است و هیچ رابطه نزدیک یا دور با سیاست سعودی ندارد و از طرف دیگر صاحبان این کتابها دارای روح مسلمانی هستند تنها جرم آنان این است که دوست اولاد رسول هستند و به امر خدا آنان را دوست می دارند ...