خیلی ها، آرزو دارن، یکی دوست داره یه ویلا تو شمال داشته باشه، یکی دوست داره یه ماشین آخرین مدل داشته باشه، یکی دوست داره یه زن خوب تو زندگیش داشته باشه، یکی دوست داره مشهور بشه، یکی دوست داره بره سفرهای زیارتی...
و یکی هم دوست داشت که شهید بشه...
بله یکی هم دوست داشت که شهید بشه، حالا قضیه چت من با یک شهید چیه؟
یکی که از خیلی آروزهاش برام گفت: این که کجا میخواد بره، کجا شهید بشه، برای چی شهید بشه، وَ وَ وَ ، عطش این خواسته اش تا جاییه که حتی عکس خودش رو هم توی سایت اینترنتی جزو شهدا ثبت نام کرده، این شهید ما دوست داره با یه نفر دیگه و با هم شهید بشن، چون اگر تنها بره فکر میکنه یه جورایی یه دینی بر گردنشه، پس برای هر دوشون دعا کنید، و میدونید که کسی که تا این اندازه یه چیزی رو بخواد مطمئنا زمینه اش رو برای خودش فراهم میکنه، و از همه مهمتر سعی میکنه خودش رو از گناه دور کنه و رضایت خدا رو جلب کنه.
شاید خیلی از شما این آروز رو داشته باشید ولی این پست روبه درخواست ایشون گذاشتم و ایشون وبلاگ بنده رو قابل دونستن و از من خواستن که بنویسم و بگم که برای آرزوشون دعا کنید.
پینوشت.................
شاید این متن براتون مبهم باشه، شاید که نه حتما. دلیلش هم اینه که چیزهایی گفته شد که شما خبر ندارید فقط لپ کلام را رساندم و بس، پس لطفا نپرسید که از گفتنشان معذورم.