سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
گفتند: قاذریه و گفتند نینواست

دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح

آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست!


توفان وزید از وسط دشت، ناگهان

افتاده پرده دید سرش روی نیزه هاست


زخمی تر از مسیح در آن روشنان خون

روی صلیب دید سر از پیکرش جداست


توفان وزید، قافله را برد با خودش

شمشیر بود و حنجره و .... دید در مناست


باران تیر بود که می آمد از کمان
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست


افتاد پرده دید به تاراج امده است

مردی که فکر غارت انگشتر و عباست


برگشت اسب از لب گودال قتلگاه

افتاد پرده دید که در آسمان عزاست

مریم سقلاطونی


  • کلمات کلیدی : مذهب
  • نوشته شده در  شنبه 88/10/5ساعت  10:30 صبح  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()

     
    محرم که میشود
    دلم می گیرد
    دست خودم نیست
    زود رنج میشوم

    دلم یک آغوش سیر گریه میخواهد



  • کلمات کلیدی : مذهب
  • نوشته شده در  پنج شنبه 88/9/26ساعت  8:44 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()

     آیا عقل سلیم و به دور از تعصب می پذیرد که پیامبر گرامی اسلام که اشرف و افضل از انبیاءگذشته و تمام انسانها بودند تمام همراهانشان را و مردم بیچاره را در آن شرایط خیلی سخت ساعات بسیار زیادی نگه دارند که فقط بگویند که هر کسی مرا دوست دارد علی را هم دوست بدارد ،این کار از افراد عاقل غیر ایشان بعید است چه رسد به حضرت خیر البشر که خدا درباره اش فرمود«و انّک لعلی خلق العظیم»وفرموده  "و ماینطق عن الهوی ان هو الاّ وحی یوحی"

    آیا رسول خدا دانسته تکلیف مردم را روشن نفرمود یا العیاذبالله نمیدانست و وصی خود را معین نفرمود ؟ از این دو حالت خارج نیست!

    آیا خلیفه یا امام ، به نصّ و نصب رسول خد اصلی الله علیه و آله و سلم به خلافت و امامت می رسد یا به اختیار و انتخاب امت ؟ اگر به نص و نصب رسول است ، چرا در سقیفه انتخاب کردید ؟ و اگر به انتخاب امت است ، چرا خلیفه اول، خلیفه ی دوم را به وصیت و نص و نصب خود معین کرد و شما پذیرفتید ؟آیا وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پذیرفته نیست و از خلیفه پذیرفته است ؟

    آیا داستان عظیم غدیر خم ، راست است؟ و آیا دروغ ؟ اگر دروغ است چرا از طرق حدیث و رجال شما اهل سنت به یکصدوده نفر از اصحاب رسول صلی الله علیه و آله و سلم می رسد ؟ و اگر راست است چرا محتوای غدیر خم نادیده گرفته شد ؟



  • کلمات کلیدی : مذهب
  • نوشته شده در  شنبه 88/9/14ساعت  2:12 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()

    صدای گوشی موبایلش درست موقعی که به سمت یکی از مساجد، حجاج را همراهی می کردیم بلند می شود.
    خوشکلا باید برقصن!
    این نوای موبایل یک ایرانی شیعی بود وسط آن همه حاجی!
    دیگری سر بزرگ و کوچکی موزی که بین حجاج تقسیم میشد دعوا میکرد، به او گفتم تو قرار است اینجا گوسفند قربانی کنید! گفت (تو موز بزرگه رو بده به من گوسفند هم قربونی میکنم!)
    درون هتل اینگار که از قحطی آمده باشند، تا میتوانند غذا را از غذا خوری به طرف اتاقهایشان حمل میکنند! در آخر موقع برگشت هر کدام دست کم ده کیلو اضافه وزن دارند!
    در بین رفتن به مکان های زیارتی، فقط چشمشان به سمت دست فروشان و مغازه های اطراف است که چه کسی چه جنس ارزانی می فروشد! تا خریداری کند!
    همگی با یک ساک می روند و با بیش از ده ساک بر میگردند!
    دیگری هم قرار می گذارد برای پارک بزرگی که در مکه است!
    آخر نفهمیدیم
    به اسم تجارت می رویم
    زیارت
    سرگرمی
    حال گیری
    چشم هم چشمی
    ...
    مشکل ما همین جاست، بغل گوشمان نمی دانیم این پول و هزینه های اضافی که در عربستان به اسم حج رفتن خرج میکنیم اخرش چه می شود، مدام داد می زنیم و می گویم شیعیان صعده! به داد یمن برسید!
    بابا جان، اگر به داد است که من هم بلد هستم از هر جایی که باشم داد بزنم!
    یعنی وجدانا اینها نمی دانند با خرید این کالاها و خرید هایی که می کنند چه پول هنگفتی را به جیب این سعودی ها می ریزند؟! فکر میکنید چرا امسال حجاج ما از سال قبل بیشتر از همیشه در عربستان سکونت دارند؟! برای اینکه جییبشان را پر از پول کنند، برای اینکه هزینه ی این نسل کشی که راه انداختند را در بیاورند!
    ما هم که مثل همیشه دیگران را مقصر! مقصر که نه متهم میکنیم که چرا برای این فاجعه کاری نمیکنید! انگار نه انگار که خودمان در اول راه مانده ایم !
    فلسطین جای خود دارد، غزه هم جای خود، و صعده هم... کاش به جای اینکه همیشه احساسی حرف بزنیم همیشه اسلام نابی عمل کنیم! آن موقع دیگر نمی گوییم که کاش به جای فلسطین به اینان کمک می کردیم! بلکه میگویم باید ریشه ظلم کنده شود و حق مظلوم ستانده شود.
    در ایران اسلامی ! هنوز حرکت مردمی ای در اعتراض به ارتجاع عرب صورت نگرفته .انانکه هنوز رهبر را با نیش و کنایه خطاب می کنند خودشان در حد و اندازهشان نه بیشتر چه کرده اند ؟ یک زمان بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند که تو و خدایت بروید بجنگید ما هم دعا می کنیم ... حکایت همچنان باقی است
     این نهضت رهبر دارد و اما لشکرش ماییم..

    آیا این اطفال غرقه به خون نظامیان الحوثی هستند؟!

    از پاراچنار و مظلومیت شیعیان انان نیز دم نزنیم خوب است!




  • کلمات کلیدی : مذهب
  • نوشته شده در  جمعه 88/8/29ساعت  2:52 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()

    وقتی کوچکتر بودم، یعنی زمانی که سنم به خیلی از حرفها قد نمیداد و محدوده ی اطلاعاتم فقط در حد گفت و شنود اطرافیانم بود، اگر کسی نسبت به کسی یا چیزی که خیلی قبولش داشتم حرفی می زد، حرفش را پس می زدم و می گفتم دروغگو هستی!
    یکی از چیزهایی که قبولش داشتم و هنوز هم دارم روحانیت بود، یعنی فقط کافی بود که کسی بگوید فلان روحانی فلان کار را کرده، انگار به من فحش داده بودند، سریع یا کار آن را توجیح میکردم یا برچسب دروغگویی به طرف مقابلم می زدم که مبادا لکه ای روی این اسم بخورد، چون اعتقادام بر این بود که قبل از هر کس خود آن روحانی آنقدر مواظب رفتارش هست که نخواهد لکه ی ننگی روی قشری که نامش بر روی آن است بگذارد، حتی یادم می آید که رشوه ی 300 میلیونی کروبی را با چه شیوه ای توجیح میکردم که طرف مقابلم قانع می شد و باور میکرد که این رشوه نبوده! ...

    ولی الان چند سالی ست که بادیدن و عملکرد های خیلی ها دیدم عوض شده، اینکه فلان روحانی اینقدر کلاهبرداری کرده ، یا اینقدر رشوه گرفته ، یا حساب بانکی اش اینقدر است، یا فلان خلاف شرعی را مرتکب شده، و یا یا یا ... خیلی چیزهای دیگر، اینقدر شنیدم و دیدم که الان دیگر در جواب این شنیده ها نمیگویم تو اشتباه می کنی و یا کار آن روحانی را توجیح کنم ، اینبار در جوابشان می گویم اینها لکه ی ننگی ست بر جان روحانیت، اینها زالوانی هستند که به جان این قشر چسبیند و در حال میکیدن هستند، اینها قداست دین را به زیر کشیدند، اینها با اعمال خودشان کاری کردند که مردم دیگر حرف دین و شرع را نپذیرند، اینها کاری کردند که مردم به این شعار دین جدای از سیاست است برسند، اینها کاری کردند که مردم این قشر را یک مشت چپاولگر و فرصت طلب بشمارند...
    اینها معصومیت و مقبولیتی که روحانیت در قدیم در دید مردم داشت را خدشه دار کردند، اینها سواد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و .... این قشر را زیر سوال بردند، اینها کاری کردند که حتی کسانی مثل من که نمک پرورده ی  این قشر است دیگر نسبت به آن اعتماد نداشته باشم و دخالت در سیاست آنها را خارج از حوزه کاری آنها بدانم، دیگر چه برسد به مردم عادی ...

    ولی این بی اعتمادی هنوز باعث این نشده که نسبت به همه شان دید بد داشته باشم و یا هر حرفی را با ضد آنان بپذیرم، ولی این قدر به این باور رسیدم که هر جامعه و قشری خطاپذیر و قابل شکستن است و این فقط عملکرد تعداد معدودی از آنهاست که باعث شده مردم ما کل آنان را زیر سوال ببرند و هیچ کدامشان را قبول نداشته باشند.
    و این را هیچ وقت فراموش نمیکنم، که روحانی واقعی یعنی کسانی امثال امام خمینی، آیت الله خامنه ای، شهید مطهری، شهید بهشتی و ...
    پینوشت...........................................
    یادم نیست این را از کجا شنیدم که شخصی در مقابل کسی می گفت فلان روحانی دزدی کرده، طرف مقابلش سریع برگشت و گفت نگو فلان روحانی دزدی کرده بگو فلانی دزدی که لباس روحانی پوشیده...



  • کلمات کلیدی : مذهب، سیاسی
  • نوشته شده در  پنج شنبه 88/5/22ساعت  12:46 عصر  توسط صور اسرافیل 
      نظرات دیگران()

       1   2   3   4      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کفر نعمت از کفت بیرون کند
    ولع سیاسیون
    رهبر چگونه باشد خوب است؟
    سکوت جمهوری اسلامی جهت دار است
    زخمی تر از مسیح!
    منتظری تیر در کمان بود
    و باز هم
    از امروز تا دیروز
    غدیر راست بود یا دروغ؟
    سهم ما در نسل کشی صعده
    موسوینگ، سبزینگ، فیلترینگ
    از همون بچگی مخم کار میکرد
    دزدان عمامه به سر
    نذورات برای نیمه شعبان
    [عناوین آرشیوشده]
     
     
    \ >
     
    \